آینه

شعر یعنی نور یعنی آینه

آینه

شعر یعنی نور یعنی آینه

قند بسیط

سه شنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۴۹ ب.ظ

طعم لبهای تو را ذات شکر کم دارد

قند لبهات بسیط است است ضرر کم دارد

دیشب ای ماه مرا قابل خود دانستی

خوب شد کوچه ما اهل نظر کم دارد

رنگ لبهای تو سرخ است از آن می ترسم

گونه های تو سفید است خطر کم  دارد

جنگ بر پا شده در موی تو در دست نسیم

چشم های من بیچاره سپر کم دارد

همه ی شهر در این عشق رقیبان منند

هر که عاشق بشود میل سفر کم دارد

رفتی و بوسه به رویم نزدی آخر کار

آخرین بیت غزل بوسه ی تر کم دارد

۹۳/۰۱/۲۶
میرزا محمد حسین حدائق

نظرات  (۶)

۰۴ خرداد ۹۳ ، ۰۱:۴۹ یه فیس بکسی!‏‎@girl@‎
به به شمام راه افتادی...خخخخ
برادر گرامی سلام علیکم
با مطلب«جایگاه فلسفه از نظر «سید مصلحان» در خدمتیم.
ما را از نظراتتان محروم نفرمایید.
التماس دعا
کلا شما چشمتو درویش کنی خطری ندارد..
پاسخ:
یا علی درویش
شعر قشنگ بود، باز طبق معمول با مضمون شعرت رابطم شکر آبه؛ ولی خودمونیم،
خیلی بالویــیا!
پاسخ:
ممنون داداش
امیدوارم یه روز بپسندی
اون بیت جنگ برپا شده عالیه
پاسخ:
ممنون

سلام بر میرزای شهر ما

فقط اومدم بگم خدا قوت

 

پاسخ:
سلام علی جان ممنون از لطفت

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">