ناگهان مردم
شنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۱، ۰۴:۳۹ ب.ظ
میان کوچه و پس کوچه هایتان مردم
برای غربت و اندوه آسمان مردم
صدای من که میان صدایتان گم شد
کمی شکسته شدم در همان میان مردم
چو زیر چکمه کشیدید باغ گل ها را
برای حسرت این پیر باغبان مردم
صدای ضجه ی مادر به گوشتان نرسید؟
به داد من نرسیدید و من جوان مردم
به روز مردگی روزگار خندیدم
شبیه واژه ی تکراری زمان مردم
خدا به جرم گناهی مرا رها کرده
برای دیدن آن یار مهربان مردم
چه قدر قصه ی «تنهاییم» غم آلود است
غریبه وار نوشتم و ناگهان مردم
91/9/18
۹۱/۰۹/۱۸