آینه

شعر یعنی نور یعنی آینه

آینه

شعر یعنی نور یعنی آینه

نو آوری با زبانی کهنه

چهارشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۲۴ ب.ظ

هر روز غزل گفتم و انگار نه انگار

بستم گره کور به دامان شب تار

اصرار به تو کردنم از بی سر و پایی است

وقتی که جواب من از اول شده انکار

دیروز نسیمی خبر آورد ولی رفت

رفتم به هوای تو به هر کوچه و بازار

امروز که اینجا خبر از بی خبری بود

زد دست توسل دل من بر در و دیوار

در هر غزل آوردن تو دست خودم نیست

تنها شده بیچاره به دام تو گرفتار

نو آوریم داد به تو نام  پریچهر

از روز ازل بود فقط نام تو دلدار

۹۲/۰۱/۲۸
میرزا محمد حسین حدائق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">