آینه

شعر یعنی نور یعنی آینه

آینه

شعر یعنی نور یعنی آینه

آلوده

شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۲، ۰۸:۰۶ ب.ظ

آب کر گشت به صد نوع شراب آلوده

شده آن چهره ی زیبا به عتاب آلوده

چین به پیشانی اش انداخته آن ماه جبین

گشته آن رحمت پر ناز عذاب آلوده

دیشب از حضرت حافظ غزلی خواستم و

«گفت بیدار شو ای رهرو خواب آلوده

به هوای لب شیرین پسران چند کنی

جوهر روح به یاقوت مذاب آلوده»

گفتم ای شیخ تو دیگر نده اندرز مرا

که خودت نامه سیاهی و خراب آلوده

هر چه گویی نکند در من تنها اثری

تا بمیرم و شود چهره تراب آلوده

۹۲/۰۹/۱۶
میرزا محمد حسین حدائق

نظرات  (۴)

سلام
برعکس شعر شمااکنون بهتراست می نوشتید
((به هوای لب شیرین دختران چندکنی
جوهر روح به یاقوت مذاب آلوده))
فاخته...
پاسخ:
سلام درست میفرمایید
ولی این سه مصرع داخل گیومه تضمین از جناب حافظ هست
سلام

خیلی وقته به وبلاگتون سر میزنم و اشعارتونو میخونم.
جالبه موفق باشید.
پاسخ:
سلام ممنون
oh; fsvj !
پاسخ:
؟؟؟؟؟
انصاف نیست آیه‌ی رحمت شود عذاب
چینی که حق زلف بود بر جبین مزن

صائب

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">