آینه

شعر یعنی نور یعنی آینه

آینه

شعر یعنی نور یعنی آینه

دفاع تحمیلی

چهارشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۱۵ ق.ظ

سوره سوره مرا ورق بزن و 

آیه‌ی یأس را تلاوت کن

فال می‌گیرم ای عزیز دلم

چشم خود را ببند و نیت کن

از لبم شعر می‌شود جاری

از دهان تو آه می‌بارد

واژه ها مثل قطره‌ی باران

از دو چشم سیاه می‌بارد

من زبان تو را نمی‌فهمم

تو نگاه مرا نمی‌فهمی

التماس درون چشمم را

نامسلمان چرا نمی‌فهمی

تو حواست فقط به شعر من است

من حواسم به لمس دست و تنت

چشمهایت خمار شعرم شد 

من خمار شمیم پیرهنت

پیش تو من همیشه در جنگم

در دلم با اصول مجتهدین

در مقام دفاع تحمیلی 

با تو هرگز نمی‌کنم تمکین

شعر من را بخوان و فالم را 

"درد عشقی کشیده ام که نپرس"

در کنار تو خواب می‌چسبد

"دلبری برگزیده‌ام که نپرس"

۹۶/۰۳/۲۴
میرزا محمد حسین حدائق

نظرات  (۲)

عالی بود. فقط عنوان شعرت به نظرم بی ربط!!!
پاسخ:
ممنونم 
نظر لطفتونه
ب حق اون خداونی ک یکتاست.وجودش باعث گرمی دلهاست.دلم درعاشقی ب قد دریاست.ولیکن مثل دریا تک و تنهاس
پاسخ:
ممنون از نظرتون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">