آینه

شعر یعنی نور یعنی آینه

آینه

شعر یعنی نور یعنی آینه

در دل شهر

پنجشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۳، ۰۶:۰۱ ق.ظ

می شود در وصف تو گاهی هزاران شعر گفت

می شود گاهی برایت زیر باران شعر گفت

می شود حتی برای دیدن لبخند تو

یک شبی در حجره با چشمان گریان شعر گفت

گاه گاهی گوشه محراب یادت می کند

شیخ عاشق در میان ذکر سبحان شعر گفت

یا حبیبی قد قتلت فی هویک باسما

در رثایت شاعری هم وزن قرآن شعر گفت

یاد چشمان تو را این شهر هم در دل گرفت

چونکه شاعر در دل تنگ خیابان شعر گفت

آخرش بیچاره شد در راه بی پایان وصل

از نفس افتاد روی خط پایان شعر گفت

۹۳/۰۶/۱۳
میرزا محمد حسین حدائق

نظرات  (۲)

سلام ، خدا وکیلی رفتی حوزه برای طلبه شدن یا رفتی مشهد برا عاشق شدن!؟
پاسخ:
سلام
قابل جمع هست
آقا محمد حسین سلام
آقاجان چه عجب بعد از ماه ها چندتا شعر گذاشتی؟!
این یکی خیلی زیبا بود
خوشم آمد
التماس دعا
پاسخ:
سلام شرمنده گرفتار بودم
ممنون لطف دارید
التماس دعا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">