زیباترین سیاهی عالم دو چشم توست
دوشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۲، ۰۸:۴۶ ق.ظ
من را بس است خنده ی هر صبحگاه تو
این خنده های عشوه گر گاه گاه تو
سرمه زدی به چشم و به زانو در آمدم
پیش دو چشم های قشنگ سیاه تو
آمیختی به هم دل ودین مرا ببین
کافر شدم به عشق طواف نگاه تو
محراب ابروان تو شد سجده گاه من
از سمت کعبه کرد دلم رو به راه تو
حالا دلم کشیده ببوسم لب تو را
تنها نشسته ام به امید گناه تو
۹۲/۰۱/۲۶
کشتی مارو با این شعرهات
عاشق طبع شعرتم