آلوده
شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۲، ۰۸:۰۶ ب.ظ
آب کر گشت به صد نوع شراب آلوده
شده آن چهره ی زیبا به عتاب آلوده
چین به پیشانی اش انداخته آن ماه جبین
گشته آن رحمت پر ناز عذاب آلوده
دیشب از حضرت حافظ غزلی خواستم و
«گفت بیدار شو ای رهرو خواب آلوده
به هوای لب شیرین پسران چند کنی
جوهر روح به یاقوت مذاب آلوده»
گفتم ای شیخ تو دیگر نده اندرز مرا
که خودت نامه سیاهی و خراب آلوده
هر چه گویی نکند در من تنها اثری
تا بمیرم و شود چهره تراب آلوده
۹۲/۰۹/۱۶
برعکس شعر شمااکنون بهتراست می نوشتید
((به هوای لب شیرین دختران چندکنی
جوهر روح به یاقوت مذاب آلوده))
فاخته...