شاعر بیچاره آخر با خودش درگیر شد
از تمام شعرهای دفتر خود سیر شد
توبه کرد او از تمام شعرهای دفترش
توبه ی مقبول او در این غزل تفسیر شد
عشق او با عشق بلبل ها چه فرقی داشته
آخرش گل پرپر و معشوق او هم پیر شد
زخم های سینه و هی سرفه های پشت هم
زهر توتونها درون سینه اش تکثیر شد
چند وقتی شاعر تنها به فکر خودکشی است
زود باش ای مرگ کاری کن که کارش دیر شد